داستان فولاد کارنِگی در آمریکا

مردی ثروتمند در جهان فولاد

زندگی اندرو کارنگی نمونه کلاسیک از داستان «از فقر به ثروت» است. او در دانفرملاین، اسکاتلند به دنیا آمد و خانواده‌اش در سال ۱۸۴۸ به ایالات متحده مهاجرت کردند. کارنگی در سن ۱۳ سالگی کار خود را با درآمد روزانه فقط ۲۰ سنت آغاز کرد. در ۱۸ سالگی، در شرکت راه‌آهن پنسیلوانیا استخدام شد و در سازمان به سرعت پیشرفت کرد، در حالی که چیزهای زیادی درباره تجارت آموخت. در سال ۱۸۷۰، او شرکت فولاد کارنگی را تأسیس کرد که تا دهه ۱۸۹۰ به بزرگترین و سودآورترین بنگاه صنعتی جهان تبدیل شد.


در سن ۶۶ سالگی، کارنگی شرکت را به جی. پی. مورگان، سرمایه‌دار، بانکدار و نیکوکار معروف فروخت. مورگان در طراحی کارخانه‌ها و نورد فولاد بهبودهای زیادی ایجاد کرد که در دهه‌های بعد نیز توسعه یافتند. کارنگی در عین حال، بقیه عمر خود را به سرمایه‌گذاری ثروتش در پروژه‌های عمومی اختصاص داد که شامل کتابخانه‌ها، مدارس و بیمارستان‌ها می‌شد و از جمله مؤسسه فناوری کارنگی که اکنون بخشی از دانشگاه کارنگی ملون است، تأسیس شد.


کارنِگی و صنعت فولاد

تلاش‌های بی‌وقفه اندرو کارنگی برای کاهش هزینه‌ها و فروش ارزان‌تر از رقبا، کارخانه‌های فولاد او را به مدرن‌ترین کارخانه‌های جهان و الگویی برای کل صنعت تبدیل کرد. تا سال ۱۹۰۰، به خاطر او فولاد بسیار ارزان شده بود. ناگهان ساخت پل‌ها و آسمان‌خراش‌ها نه تنها امکان‌پذیر، بلکه مقرون‌به‌صرفه نیز شد. فولاد موجب رشد ملی آمریکا شد و به سرعت بخشیدن به بخش صنعتی که از قبل نیز پر رونق بود، کمک کرد. فولاد به معنای ایجاد شغل‌های بیشتر، اعتبار ملی و بهبود کیفیت زندگی برای بسیاری بود. اما برای کارگران کارنگی، فولاد ارزان به معنای دستمزد کمتر، امنیت شغلی کمتر و پایان کارهای خلاقانه بود.


برای کارنگی، بهره‌وری مهم‌تر از ایمنی بود. کارخانه‌های عظیم او در برداک، دوکین و هومستد مجهز به پیشرفته‌ترین تجهیزات بودند. با بهبود فناوری، کارنگی دستور داد تا تجهیزات موجود تخریب و جایگزین شوند. او سریعاً این سرمایه‌گذاری‌ها را از طریق کاهش هزینه‌های کارگری جبران کرد و کارخانه‌هایش همچنان در سطح جهانی از پرکارترین‌ها باقی ماندند.


فولاد کارنگی

کارگران فولاد با دقت به ریختن فولاد مذاب از پاتیل به قالب‌ها در کارخانه فولاد هومستد نگاه می‌کنند. تاریخ عکس: ۳۱ دسامبر ۱۹۱۴

انفجار وحشیانه‌ای از زعفران و یاقوت کبود

کانورتر بسمر، دستگاهی کوتاه و تخم‌مرغی شکل، به نظر نمی‌آمد که بتواند انقلابی در تولید ایجاد کند. اما وقتی که شعله‌اش زبانه می‌کشید، هیچ چیز نمی‌توانست زیباتر یا وحشتناک‌تر باشد.


این دستگاه آهن خام را به فولاد تبدیل می‌کرد، فرآیندی که پیش از این توسط صنعتگران ماهر و در مقیاس کوچک انجام می‌شد. با استفاده از کانورتر بسمر، مردان کم‌مهارت می‌توانستند مقادیر زیادی فولاد را به‌صورت ارزان تولید کنند. کارنگی سرمایه‌گذاری زیادی روی این کانورترها انجام داد و آنها را در کارخانه فولاد ادگار تامسون در برداک، پنسیلوانیا نصب کرد.


شماتیک کانورتر بسمر
شماتیک کانورتر بسمر

در اوت ۱۸۷۵، کانورترهای ادگار تامسون اولین تولید خود را داشتند. هوای سرد از پایین ظروف وارد شده و از میان آهن مذاب عبور می‌کرد. دما به شدت افزایش یافته و ناخالصی‌های آهن سوخته و به فولاد تبدیل می‌شد. این فرآیند ساده بود، اما اثر آن فوق‌العاده بود. مجله مک‌کلور در سال ۱۸۹۳ نتایج را اینگونه توصیف کرد:


«از هر دیگ به تناوب یک فواره وحشیانه از شعله‌های زعفرانی و یاقوت کبود بیرون می‌زد که با زردهای عمیق‌تر خط‌دار بود. از آن نوری می‌تابید - نوری که سایه‌های بنفش در همه جا انداخته بود و باران خاکستری بیرونی را آبی زیبا جلوه می‌داد...»


کانورتر بسمر تا دهه ۱۹۳۰ منسوخ شد و آخرین کانورتر در آمریکای شمالی در دهه ۱۹۶۰ از کار افتاد. تنها کارخانه بسمر باقی‌مانده در جهان در کوه‌های اورال روسیه قرار دارد.


کوره‌های باز

تا اوایل قرن بیستم، بیشتر فولاد کارنگی از کوره‌های عظیم آجری به نام کوره‌های باز به دست می‌آمد. این کوره‌ها آینده صنعت فولاد بودند. در سال ۱۸۹۰ در هومستد، بزرگترین کارخانه باز دنیا، ۱۶ کوره فعالیت داشتند - هر یک در هر شش ساعت چهل تن فولاد تولید می‌کردند.


این کوره‌ها حرارت فوق‌العاده‌ای تولید می‌کردند و از گازهای زائد آهن مذاب برای تولید حرارت بیشتر، نزدیک به 1650 درجه سانتیگراد استفاده می‌کردند. در نهایت، حرارت شدید ناخالصی‌های آهن را از بین می‌برد و فولاد سفید نقره‌ای تولید می‌کرد.


تا اواسط قرن بیستم، فرآیند کوره باز توسط فناوری‌های دیگر جایگزین شد. آخرین کوره‌های باز در آمریکای شمالی در دهه ۱۹۸۰ تعطیل شدند.

این اعلان را به اشتراک گذارید
بایگانی
ورود برای گذاشتن نظر
کاهش مصرف الکترود در کوره های قوس الکتریکی شرکت فولاد هرمزگان